onhphtz ildk phgh






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


دلم دیگر دلتنگ ش نباش... مگر جمله اخرش را فراموش کردی؟(دیگر هیچ چیز بین ما نمانده)

وقت رفتن شد

رفتن از خاطر تو

رفتن از یاد تو

گرچه یادت

خاطرت

بامن است تاابد

این منم که کوچ خواهم کرد از ذهن تو

ذهن من که هر لحظه نام تو را می گوید

لب من گرچه خاموش است ولی

یاد تو را بر لب تاقچه دلم می گذارم

این رفتن کاش

آبی پشت سرم می ریختی

این همه غریب و تنها نبودم

از من هیچ ، عشق را می پذیرفتی

 

وقت رفتن از تو

یک چمدان آه دارم

افسوسهای پیچیده در چمدانم

یک بغل خاطره حسرت دارم

تصویر آخرین خنده ات را دور قاب قلبم می پیچم

آخرین صدایت را در گوش جانم می شنوم

این همه در من و من بی تو انگار خالی ام

آن قصه های آینده با تو بودن بود و من هنوز دختر خیالی ام

 

این سفر از چشمانت پیداست که بازگشتی ندارد

می روم اما روزی از کنارت خواهم گذشت

از گریه هایم برایت

قطره ای سوغاتی خواهم  آورد

قطره گرچه روی تو

مثل شبنم خواهد افتاد

اما تن تو را لمس کند دریای من خواهد شد

 

وقت رفتن آمد

ای خدا زیر نگاه تو از خانه اش گذشتم

آبی پشت سرم نریخت

من از عشق او بخاطرش گذشتم

کاش این آخرین لحظه

تا ابد باقی بود

یا این رفتن ها کاش



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت18:3توسط asma-jan | |